کتاب نزدیکی نوشته حنیف قریشی
این کتاب یک رمان و بیانگر داستان نسلی گمشده است. مردان دهة شصت که در دهة هشتاد خود را با محیط بیگانه یافتند و در دهة نود، نامتجانس با فضا و موقعیتهای سیاسی. کتاب به خوبی موقعیت انسان مدرن، پیچیدگیها و سرگردانیهایش را در مسیر شناخت خود و در تقلای بین آگاه و ناآگاهش به تصویر میکشدا انسان آن چیزی نیست که نشان می دهد بلکه آن چیزی است که پنهان می دارد. "نزدیکی" با نتیجه گیری آغاز می شود "جی قهرمان داستان تصمیم می گیرد زن و دو فرزندش را ترک کند: امشب غمگین ترین شب زندگی من است چون دارم می روم و قرار هم نیست که برگردم. عمل رفتن و ترک زندگی مشترک توسط "جی" هیچگاه خواننده رمان "نزدیکی" را بر انگیخته نمی کند چرا که حنیف قریشی به خوبی توانسته دلهره یک تصمیم را دستمایه کشمکش انسان با خود قرار دهد