ده روز شگفت انگیز

کتاب ده روز شگفت انگیز نوشته الری کوئین

در آغاز شكلي نداشت؛ نوعي تيرگي بود كه مثل رقاصان دايم مي جنبيد. در آن سوي موسيقي بود؛ آهسته، شادمانه، گج كننده و سپس اوج مي گرفت، يورش مي آورد، به چنان صداهاي بلندي تبديل مي شد كه شما را چون پشه اي در باد به همراه مي برد... الري كوئين دوستي به نام هوارد وان هور دارد كه روزي نزد وي مي رود و عنوان مي كند گه گاهي براي چندين روز يا چند ساعت دچار فراموشي مي شود و بعد از بازگشت به حال عادي نمي داند كه در اين مدت چه كارهايي را انجام داده است . او از الري مي خواهد كه همراه وي به خانه آنها برود تا براي مدتي او را زير نظر بگيرد . در آنجا الري كوئين متوجه مي شود كه هوارد فرزند خوانده اقاي وان هور است و آقاي وان هور به تازگي با دختري فوق العاده جوان به نام سالي ازدواج كرده . بعد از مدتي سالي و هوارد عاشق هم شده اند اما زماني كه اين دو تصميم مي گيرند به خاطر احترام به وان هور اين عشق را فراموش كنند ، نامه هاي عاشقانه خود را نمي سوزانند و اين نامه ها به دست دزد جواهرات سالي مي افتد كه اكنون تصميم به گرفتن حق السكوت دارد و جنايت از همين نقطه آغاز مي شود..... مبناي جنايت بر اساس نقص ده فرمان تورات هست شايد شما را ياد فيلم محشر seven بندازه اما وقتي توجه كنيم كه اين كتاب نوشته سال 1948 هست متوجه مي شيم واقعا چه ايده خارق العاده و زيبايي پشت اين چهار چوب بوده . يك چيز خارق العاده در ادبيات جنايي كه البته به حق هم گفته مي شه اين كتاب خشم و هياهوي ادبيات پليسي است . كتاب قشنگي هست . تصميم ندارم در وادي جنايت باقي بمونم قول مي دم با يك كتاب ديگه پرونده الري كوئين را ببندم اما يك زماني حتما مطالعه بيتشري توي اين زمينه مي كنم ، علاقه مند شدم . كتاب جنايي با تركيب روان شناسي چيز جالبي مي شه . ظاهرا يك اجراي راديويي هم از اين كتاب چند سال پيش در ايران داشتيم . همچنين از روي رمان فيلمي هم توسط كلود شابرول در سال 1971 با بازي آنتوني پركينز و اورسن ولز ساخته شده كه ظاهرا فيلم خوبي هم هست .