کتاب حکایت عبدالله بری و بحری نوشته عبداللطیف طسوجی
داستان هاي هزار و يك شب در حكایت عبدالله بری و بحری مردی با نام عبدالله برای كسب روزی برای صیادی به دریا میرود ، اما چیزی به دست نمیآورد. در راه بازگشت به خانه از كنار مغازه نانوایی عبور میكند و نانوا به او نان و پول میدهد. تا چهل روز این ماجرا ادامه مییابد تا اینكه بعد از چهل روز زمانی كه صیاد به دریا میرود ، مردی را از آب نجات میدهد كه بر حسب تصادف نام او نیز عبدالله است. به همین دلیل او نام خود را عبدالله بحری و نام صیاد را عبدالله بری میگذارد. بحری برای قدردانی از كار بری به او میگوید كه تو هر روز برای من یك سبد میوه بیاور و من در مقابل به تو یك سبد مروارید و یاقوت میدهم. او این كار را انجام میدهد و بری بسیار ثروتمند میشود. در طی انجام این كار اتفاقاتی رخ میدهد كه شرایط زندگی بری تغییر میكند. پس از مدتی بری به دیدار بحری میرود و ابراز تمایل میكند كه شهر او را ببیند ، بحری در پاسخ میگوید كه شهر من در زیر آب و بسیار عجیب است ، اما بری با او به زیر آب میرود و چیزهایی را میبیند كه بسیار جالب است. در مجموعه حاضر علاوه بر داستان مذكور ، نه حكایت دیگر از مجموعه هزار و یك شب تحت این عناوین به چاپ رسیده است. خلیفه و صیاد ؛ ابو قیر و ابو صبر ؛ انوشیروان عادل ؛ زن پرهیزگار ؛ فضل خدا ؛ بنده مقرب ؛ مرد پاكدمن ؛ دعای مجرب ؛ و نتیجه تقوی.