کتاب حافظ در غربت ترجمه یعقوب آژند
...عشق برای حافظ نه تنها هدف و نیروی محركه زندگی انسان است، آن چنان كه در روانكاوی((لیبیدو)) نامیده میشود .بلكه جوهر هستی است و در قاموس طبیعت وجود دارد و مشاهده و كشف جلوههای آن در جهان هستی بالاترین لذت است .در نگرش روانكاوانه در دیوان حافظ، برای درك حقیقت عشق و عاطفه همان مسیر دشواری را باید پیمود كه در روانكاوی برای نیل به رشد و تعالی شخصیت باید طی كرد فصل نخست كتاب در واقع مقدمهای است كه نویسنده به تفصیل از روانشناسی به مثابه یك علم و روش تحلیل در ادبیات، یاد كرده تصریح میكند : ادبیات محصول فعل و انفعالات روحی انسان است، لاجرم زبان ادبی و قلم مانند دیگر هنرها توسط افرادی خلق میشوند كه به انرژی خلاق در ضمیر ناخودآگاه خویش دست یافتهاند ...منتقد با اعتقاد به این اصل كه محیط اجتماعی و عكسالعمل متقابل فرد با شرایط مادی، معیشتی و عاطفی، سازنده اصلی شخصیت او است، به تحلیل شرایط اجتماعیای میپردازد كه در آن خلاقیت هنری بارور شده است . در مباحث بعدی كتاب، زندگی و شعر حافظ از دیدگاه روانكاوی ارزیابی میشود كه عبارتاند از : فصل دوم : حافظ در روانكاوی، نقد روانكاوانه یك غزل، و جهان عینی و خواجه شیراز فصل سوم : مسئله روان شناختی، كودكی حافظ، مازلو و نیازهای فیزیولوژیك، بیوگرافی خواجه، و شرایط اجتماعی عصر حافظ فصل چهارم : نوروفیزلوژی و عرفان، و مقوله تطبیق حافظ و روانكاوی فصل پنجم : مرد كامل حافظ، حافظ و آیات قرآن، در انتظار ناجی بودن، و حافظ و اخلاق عملی فصل ششم : لسان الغیب و مخالفین