کتاب تکیه بر حباب نوشته م. کاظمی
توضیحات
کتاب تکیه بر حباب نوشته م. کاظمی
من زنگ زدم ؛ انگار مامان پشت در ايستاده بود هراسان در را باز كرد و گفت: دختر تو كجا بودي؟ آقا صادق رو نديدي؟ همين الان رفت خيلي نگران بود خودم زدم به بي خيالي گفتم چطور مگه! من كه دير نكردم. مامان گفت دير نكردي ! اما بنده خدا اومده بوده دم مدرسه تورو نديده بود. من هم با پوزخند گفتم : بنده خدا خسته شد!
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.